فصل بهار در مناطق کوهستانی شادابی مخصوص به خود را دارد. معمولاً همهجا سرسبز است و مردم به گردش طبیعت میروند؛ در میان کوهها درههایی وجود دارد که آب قلیلی از آنجا جاری است و از دور متوجه حضور آب میشویم. چرا؟ چون کوهستان آرام است و سر و صدای آب از دور شنیده میشود.
فصل تابستان در کنار رودخانههای پرآب نیز شادابی خاص خود را دارد. مردم برای خنک کردن خود به شنا میروند. کنار دریا همانند کوهستان نیز آرام است ولی صدایی از جریان آب رودخانه شنیده نمیشود.
چیزی که توجه مرا به خود جلب کرده سر و صدای آب است؛ در اینجا نه صدایی از آب شنیده میشود و نه سکونی از آب دیده میشود؛ آب با آرامی و در جهت حرکت رودخانه و با عمق زیاد حرکت میکند.
جامعهی انسانی نیز همانند طبیعت و رودخانه و کوهستان است؛ یعنی در هر جا اکثریت منظمی وجود دارند، حرکات و موضعگیریهایشان آرام و متعادل است. حرکتهای پخته، منظم، منسجم، یکپارچه و هماهنگ نیازی به نمود و نمایش ندارند و حتی در زمانهایی که توسط عدهای نااهل و قدرنشناس به آنها بیمهری میشود مقابله به مثل نمیکنند و با حرکاتی مدنی و عاری از خشونت از خود دفاع میکنند. آنها درست همانند آن رودخانهی پرآبی هستند که هر چند پرآبتر میشود سر و صدایش کمتر میشود. جالب است در رودخانهی با عظمت و پرآب میزان آلودگیها هر چند بیشتر باشند در آن بیاثر؛ و هر چند موانع بر سر راه بیشتر باشند، عزمش جدیتر میشود.
(الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّـهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ)[آلعمران:173]
آن کسانی که مردمان بدیشان گفتند: مردمان (قریش) ضد شما گرد یکدیگر فراهم آمدهاند؛ پس از ایشان بترسید؛ ولی (چنین تهدیدی و بیمی به هراسشان نینداخت؛ بلکه برعکس) بر ایمان ایشان افزود و گفتند: خدا ما را بس و او بهترین حامی و سرپرست است.
در عوض حرکتهای رادیکالی و نپخته؛ تاب تحمل کوچکترین حرکت مخالف را نیاورده و با سر و صدای زیاد و ارعاب و خشونت میخواهند خود را نشان دهند. درست همانند آن آب قلیل و کم حجم؛ که با عجله و سر و صدای زیاد در فراز و نشیب دره جاری میشود؛ و با ارعاب و خشونت میخواهند خود را نمایان سازند. حرکات رادیکالی مختص جریانهای کوچک و بیمقدار است که نه میتوانند آن حجم زیاد آب را گلآلود کنند و نه میتوانند جلوی آن را سد کنند و نه میتوانند جریان آن را منحرف و یا متوقف کنند.
امروزه حرکت اخوان المسلمین در مصر مصداق ویژگیهای آن رودخانه عظیم را دارد و کودتاچیان به آن آب بیمقدار و قلیل میمانند که تحمل هیچگونه بروز فکری مخالف خود را ندارند.
بعضی از احزاب مصری که امروزه در جبههی کودتاچیان قرارگرفتهاند از نظر سابقهی فعالیت؛ متأسفانه قدمتی بیشتر از اخوان المسلمین را دارند ولی چون با فریب و حیله و دروغ بنا شدهاند نتوانستهاند در دل مردم نفوذ کنند. حتی هواداران قلیلی را دور خود جمع کنند.
بقیه احزابی که در جبههی کودتاچیان قرار دارند؛ بیریشهاند و با رعد و برق بهار عربی ایجاد یا فعال شدهاند. این رعد و برق بهار عربی آنها را همانند قارچهای سمی با سرعت سبز کرده؛ کافی است این گرد و غبار کودتا بخوابد و حامیان خارجی آنها اندکی از کمک مالی و فکری و نظامی خود بکاهند؛ این احزاب بیریشه به طور قطع با همان سرعتی که آمدهاند خواهند رفت.
ارتش نیز آینده روشنی را نخواهد داشت. در جریان انقلاب مصر؛ با توجه به موضعگیریی که داشت تا حدودی محبوبیت پیدا کرده بود؛ که با این کودتا نیز محبوبیت خود را از دست داد. اگر ارتش عاقلانه رفتار کند میتواند در این فرصت باقیمانده تجدید نظر کند و شخصی مثل عبدالفتاح سیسی را که محور خشونت و کودتای مصر است قربانی کند تا اینکه جایگاه از دست رفتهی خود را تا حدودی جبران نماید.
درست است که امروزه کودتاچیان سکان حکومت را در دست گرفتهاند ولی باتلاقی را ایجاد کردهاند که در درونش به دام افتادهاند. از یک طرف؛ آنها تنها توجیهی که برای کودتا داشتند اعتراضات خیابانی بود؛ و اخوان ثابت کرد؛ اگر اعتراضات خیابانی ملاک است، ارتش بایستی به کمک اعتراضات خیابانی اخوان که تعدادشان خیلی بیشتر از معترضین میدان تحریر است بشتابد؛ و از طرف دیگر محبوبیت اخوان بهعلت اعتراضات مدنی و عاری از خشونت در میان مردم مصر و ملتهای آزاده و دمکراسیخواه بیشتر شده؛ ولی هر روز که میگذرد جبهه کودتاچیان محبوبیت خودشان را از دست میدهد و یکییکی حامیانشان کنار میکشند و واقعاً (حامیان خارجی بهجز دول عربی) نمیخواهند از عملکرد خشونت بار آنها شرمندهی ملتهای خود و جامعهی جهانی شوند.
امروزه میتوان حرکات و سکنات عاری از خشونت اخوان المسلمین را بهعنوان الگویی که تا کنون در تاریخ بشر نمونه نداشته است ثبت کرد. این را از روی احساس نمیگویم؛ آینده این نوع حرکات را روشن و پیروز میبینم؛ چون اخوان المسلمین فراز و نشیبهای بسیاری را در این را ه طی کرده است؛ سابقه 85ساله مبارزه با استبداد را در کارنامهی خود دارد و به اندازهی کافی تجربه دارد که اوضاع را چگونه بهخوبی مدیریت کند. گر چه احتمال دارد این پیروزی یک مقدار به تأخیر بیافتد ولی وقوع آن قطعی است. در پایان از خداوند عزوجل میخواهیم به آنها صبر دهد تا از این امتحان بزرگ سربلند بیرون آیند.
(وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ)[آلعمران:139] سست نشوید و (برای کشتگانتان) غمگین و افسرده نگردید؛ و شما برترید (پیروزی از آن شماست) اگر که به راستی مؤمن باشید.
با صبر؛ به امید افقی روشن مینشینیم.
ان شاء الله
نظرات
بدوننام
13 مرداد 1392 - 02:10دست مریزاد کاک سالم خیلی خیلی جالب بود
محمود
13 مرداد 1392 - 11:20آقای مرادی سلام تا آب ها تبخیر شوند و بارندگی های ها آغاز شوند و رودخانه ها ها پر آب شوند راه دراز دیگری را باید طی کرد که گروههای اسلامی این فرصت بدست آمده را در دو سال اخیر از دست دادند. اخوانی ها 80 سال است که نتوانستند بستر های عمیقی برای تفکر خویش فراهم نمایند. و در تاروپود دستگاههای اجرایی نفوذ نمایند و اینچنین با عوام فریبی کودتاچیان چنین راحت کنار زده شدند و متهم گردیدند. قطعا یک چیز را نباید فراموش کرد فقدان رهبری جامع الشرایط در میان اهل سنت به چشم می خورد . رهبران مذهبی دچار تفرق و چند دستگی شده و رهبر الازهر به سویی و حزب نور و سلفی ها به سوی دیگر و اخوانی های که اخیرا فقدان رهبری در آنها بیشتر از هرچیز آزار دهنده بود به سمتی دیگر و ابوالفتوح ها به کناردیگر رقتند . ناصری ها که عددی نبودند و البراعی ساواکی! به نوا رسید و اگر عمر موسی و یا سیسی رئیس جمهمور شدند تعجب نکن و این چنین نیل یکبار دیگر منتظر موسی و غرق نمودن فرعونیان است. آیا باید یک قرن دیگر صبر کرد؟